سوال

یه سوال دارم و امیدوارم ایگنورم نکنید و بهش جواب بدید

 ذهنتون رو به چی تشبیه میکنید؟یه مکان یه شی یه موجود یه فرا طبیعی یا طیف‌ رنگ؟(اگه دوست دارید میتونید علت تشبیهتونو بگید)

هیچ محدودیتی برای جواب هاتون وجود نداره میخواد خیالی یا ترکیبی یا چندتا هم باشه

منتظرم~

خودم ذهنمو به یه عروس دریایی بی رنگ و زهر دار تشبیه میکنم که رنگ اطراف رو به خودش میگیره..

+چه حسی داره وقتی دوباره سرم پر از آبیه؟

  • نظرات [ ۱۴ ]
    • Bella ִ𖧧
    • يكشنبه ۷ فروردين ۰۱

    و با سکوت توی صبح غرق میشه

    دستمو دراز میکنم و میزنم به آرنجت برمیگردی سمتم و میگی بیداری؟؟

    تایید میکنم و میگم اصلا نخوابیدم با غرغر میگی اگه الان نخوابی پس کی میخوابی بگیر بخواب

     راسیتش خودتم از حرفت خندت گرفت

    +میدونی اولش میخواستم بخوابم ولی انقدر افکارِ تو ذهنم زیاد بودن که مجبور شدم به همشون فکر کنم 

    -بعدشم از این سکوت خوشت اومد و خواستی تا ابد بهش گوش بدی؟

    لبخند زدم و گفتم اینم هست ولی بعدش فقط دلم خواست اسمونو موقع طلوع آفتاب ببینم 

    -و به سرت زد این همه ساعت خودتو بیدار نگه داری؟احمق

    +آخه نمیدونستم کی قراره صبح بشه و جدا از اون..میخواستم محو شدن سیاهی شب توسط آفتاب رو ببینم آسمون قبل از اینکه خورشید روشنش کنه خیلی تاریک تر از هر موقعی هست

    -یجورایی این طلوع و غروب خورشید مثل غم و شادیه حداقل توی شب از این مطمئنیم نور بالاخره دیدامون می‌کنه و به سمتون میاد

    +اگه بگیم ماه طلوع و غروب میکنه چی ؟اون وقت شب بی رحم نیست

    با یه حالت تعجب نگاهم میکنی پس منظره ی روز بی رحم تره؟

    +دنیا همیشه برای ما بی رحمه بِل

    تایید می‌کنی

    بعدش دستت رو سمت پنجره میگیری با چشمک میگی شانس!ماه داره میره بیا بریم بدرقش

    میخندم و میریم سمت پنجره از پشت شیشه به غروب ماه نگاه میکنیم

     ماه همیشه بدون اینکه هیچ اثری از خودش به جا بذاره می‌ره تا طلوع بعدی..شاید 


    +دیشب تا ساعت هفت صبح(چه ترکیبیㅋ)بیدار بودم اولش فکر کردم بعد کتاب خوندم و بعدش منتظر موندم 

    اولین بار بود درست و حسابی طلوع خورشیدو میدیدم=)

    حقیقتا رنگ آسمون اون موقع قشنگ ترین آبیه..نمیدونم توهم منه یا چی ولی آبی خاکستری بود

    +چشمام..میسوزه...تجربه های اینجوری برای یک بار به نسبت خواب شب می ارزه ولی برای تکرارش نه هم دفعه دوم دیگه خاص نیست هم خواب شب از همه چی بهتره و مهمه

    +عکس نامربوط پست یه پدیده نچندان خاص واقعی برای حدودای ماه دی یا بهمنه حتی میتونم بگم تو واقعیت قشنگ تر بود تا عکسش=]

    + ولی آهنگ I'll die anyway از Girl in red رو حتما گوش کنید..

  • نظرات [ ۷ ]
    • Bella ִ𖧧
    • شنبه ۶ فروردين ۰۱

    مقدار زیادی چرت و پرت:بهار~

    میدونی ،از بین سه نیاز اولیه انسان، خواب هشتاد درصد وجود منو فراگرفته

    پس غذا هیچ جوره نمیتونه جای خواب رو برام بگیره

    بینهایت مود

  • نظرات [ ۵ ]
    • Bella ִ𖧧
    • دوشنبه ۲۳ اسفند ۰۰

    اوتاکو ها به پیش!

    (وقتی حوصله نداری به اینکه چطور عکس بگیری بهتره فکر کنی)

     منبع این چالش میتسوری هست و چون اوتاکو ام و چالشای کوتاه دوست میدارم شرکت کردم°^°

    یویشو!

  • نظرات [ ۱۴ ]
    • Bella ִ𖧧
    • جمعه ۲۰ اسفند ۰۰

    اگر آدم ساکتی باشی، نامرئی می‌شوی!

    اگر مردم ساکت بودند، می‌توانستند صدای زندگی‌شان را بهتر بشنوند. اگر مردم ساکت بودند،هر وقت تصمیم

     می گرفتند حرف بزنند، حرف هایشان اهمیت بیشتری

     داشت. اگر ساکت بودند، می‌توانستند پیام های همدیگر را درک کنند؛ درست مثل موجودات زیر آب که برای هم

     نور میفرستند یا رنگشان تغییر می کند.

  • نظرات [ ۱۵ ]
    • Bella ִ𖧧
    • سه شنبه ۱۰ اسفند ۰۰

    *Yawn*

    ~In My Head Till I'm Dead~

    ~surf Curse~

     

    Why do I waste all my time

    Thinking of you, I'd rather die

    Your eyes are always in my mind

    It keeps me awake every night

    'Cause you're in my head, in my head

    You're in my head, in my head

     

    I've never felt so much pain

    If I close my eyes I see your face

    When I'm alone I scream your name

    My Lolita, I'm not insane

    But you're in my head, in my head

    You're in my head, in my head

     

    +گوش های خودتونو..با اهنگای قشنگ این گروه نوازش بدید:))...وایب عجیبش ریتمش لیریکش کاملا مورد علاقمه")

    +دنیا یدونه از اینا  بهم بدهکاره تا یروزی اینجوری ساز بزنمTT

    +وقتی تنهام اسمتو فریاد میزنم...لولیتای من، من دیوونه نیستم:")~

    • Bella ִ𖧧
    • يكشنبه ۱ اسفند ۰۰

    معمولی مثل همه؛متفاوت مثل اونا

    معمولی بودن خسته کنندس.

    تظاهر به متفاوت بودن دردناکه.

    اونا میگن بد بودن بده،

    ولی اینکه نتونی خودت باشی از همه بدتره.

    +و "ندونستن این که چی هستی ولی حداقل خودِ خودت نیستی ، عجیبه.

    +متفاوت مثل اونا چون اونا همیشه از دور جالبن..حداقل برای من.

    • Bella ִ𖧧
    • شنبه ۳۰ بهمن ۰۰

    گربه ای که گوبه بود..

    Click

    این چهار روز خیلی عجیب گذشت در واقع رفتیم سفر و منم یکم فیلم و عکس گرفتم و این کلیپ بالا ها هم قسمتی از اونه که بیشترش هم دریاست و از چیز دیگه ای فیلم نگرفتم جز شیک شکلاتیه:"

    امیدوارم حس خوبی بده°^°

    old Japanese engraving

    زنی سجاف کیمونو را می برد تا گربه را بیدار نکند
     
    علاقه من به چیزا قدیمی و نقاشیای ژاپنی>>>سمت روشن روابط قشنگ آدما و حیوونایی مثل گربه:>
     
    مربوط به این تصویر بزارید از اتفاق کیوت دیروز هم بگم..")
    ​​​​توی پمپ گاز منتظر بودیم که یه گربه دیدیم که گربه نبود...گوبه بود:">
    دلیل گوبه بودنش هم این بود که شدیداً لوس بود و اصلا فرار نمی‌کرد کلا دستی بود و هی که نازش میکردم بیشتر خودشو میچسبوند بهم"))آه قلبم") جالب اینجاست که مامانم چیزی نگفت که کثیفه و نکن و اینا.. آخرش هم که میخواستم برم داشت دنبالم میومد">
    باور کنید اگه بزرگتر بودم و مستقل بودم قطعا اگه همچین گربه ای میدیم با خودم میبردمش خونه:") راستی نارنجی-سفید هم بود و این کیوت ترش میکرد...
    و اینکه این یکی از فانتزیام بود که واقعی شد="]
    و حالا گربه خودم:..
    +حس میکنم کلی کار دارم ولی اصلا یادم نمیاد چیکار داشتمTT
    +توجهی به بی عنوانی من نکنید...
    +همین..جانه:"
  • نظرات [ ۱۱ ]
    • Bella ִ𖧧
    • جمعه ۲۹ بهمن ۰۰

    منطقه دید؟

    ولی وقتی میفهمی گاهی هیچی اشتباه نیست که از منطقه دید فرد مقابلت به مسئله نگاه کنی

    در واقع یا اون گزاره واقعا اونقدرا هم اشتباه نیست یا فرد تقصیری نداره اگه در مورد اون مورد اشتباه می‌کنه

    +ولی وقتی بحث فلسفه پیش آدمای درست باشه من پرحرف ترین آدم روی زمین میشم^-^

    +صرفا جهت ثبت تجربه

    • Bella ִ𖧧
    • جمعه ۲۲ بهمن ۰۰

    اگه روح بودم...

    منبع این چالش زیبا°^°

    نمایی با شباهت نسبی به این جسم خسته

    به زور چشماشو باز کرد با چشمای پف کردش ساعتو از کنار میزش بلند کرد و نگاش کرد : ۱۰:۲۳

    شاید بهتر بود خودمو بیشتر آماده میکردم برای ملاقات با این خرس خوابالو حتی معلوم نیست دیشب کی خوابیده

    خودشو باز جمع کرد و دستاشو روی گوشش گذاشت تا نشنوه که مامانش داره صداش میزنه تا بلند شه

    نیم ساعت با همون حالت به دیوار سفیدش زل زده بود و به قول خودش کار یه overthinker رو انجام میداد از همون اول صبح

  • نظرات [ ۵ ]
    • Bella ִ𖧧
    • پنجشنبه ۱۴ بهمن ۰۰
        Sing me to sleep
        Sing me to sleep
      I don't want to wake up
      on my own anymore

      Don't feel bad for me
        I want you to know
    Deep in the cell of my heart
        I really want to go
              ‌‌ ⭑
    disorientation
    /dɪsˌɔːrɪənˈteɪʃn/
    noun
    occurs when you are confused about the time, where you are or even who you are.
              ‌‌ ⭑
         ‌ □ ‌‌‌‌ Male
         ‌ □ Female
         ‌ ■ Person
    نویسندگان